سیما مقتدر؛ سعید فیروز آبادی؛ افسون گودرزپورعراق
چکیده
یکی ازاهداف اصلی دردورههای آموزش زبانآلمانی ایجادوارتقاء توانایی گفتاری ومکالمه زبانآموزان ایرانی است. ازآنجاییکه مکالمه وگفتار منحصرا به معنای ساخت جملات وقرارگرفتن واژگان درکناریکدیگر نبوده وهدف اصلی، برقراری وحفظ ارتباط وانتقال صحیح منظورویاخواسته گوینده به مخاطب میباشد، فراگیری معانی مختلف واژگان درقالب متن درراستای ...
بیشتر
یکی ازاهداف اصلی دردورههای آموزش زبانآلمانی ایجادوارتقاء توانایی گفتاری ومکالمه زبانآموزان ایرانی است. ازآنجاییکه مکالمه وگفتار منحصرا به معنای ساخت جملات وقرارگرفتن واژگان درکناریکدیگر نبوده وهدف اصلی، برقراری وحفظ ارتباط وانتقال صحیح منظورویاخواسته گوینده به مخاطب میباشد، فراگیری معانی مختلف واژگان درقالب متن درراستای بکارگیری واژگان متناسب باهدف گوینده ضروری است، امری که براساس علم کاربردشناسی در انتقال مفاهیم صحیح حائز اهمیت است زیرا اکثرواژگان دربافت ودرقالب جملات درزبانآلمانی دارای معانی متفاوتی میباشند و عدم آگاهی از کلیه معانی، افزایش خطارابهدنبال خواهدداشت، خطاهایی که غالبا" بعنوان خطاهای پنهان شمرده میشوند، زیرا جملات وگفتار به ظاهر صحیح میباشددرحالیکه هدف گوینده را دربرندارد. علاوه برآن زبانآموزان به دلایل متفاوتی ازجمله عوامل روانشناختی، ترس وخجالت ازخطا وغیره ازمشارکت در مکالمات وبکارگیری عملی زبان آموخته شده دوری گرفته و خطاهای آنها مشخص نشده وپنهان میمانند. عامل ایجادبسیاری ازخطاها درزبانآموزان ایرانی بعلت عدم آگاهی آنها ازعلم کاربردشناسی و عدم توجه به معانی مختلف واژگان دربافت وساختارمتن است. علاوه برآن وجود تفاوتهای فرهنگی واجتماعی میان دوکشور مقصدومبداء جزء عوامل ایجادخطا درروند آموزش ویادگیری زبانآلمانی محسوب میشوند. مقاله حاضر درراستای تقلیل خطاهای زبانآموزان ایرانی و باتوجه به اهمیت علم کاربردشناسی درکاهش خطا به ضرورت توجه به کاربردشناسی آلمانی درروند آموزش این زبان باتوجه به تفاوتهای موجود فرهنگی وزبانی اشاره دارد.